در روز ۱۱خرداد ۱۳۶۷ من و بیش از ۱۵۰تن از زندانیان مختلف بندهای مختلف گوهردشت را بعد از یک ضرب و شتم و شکنجه شدید به زندان اوین منتقل کردند. ما را پس از رسیدن به اوین به بند۴ بالا بردند و از آن زمان تا قتل‌عام به‌طور روزانه و مکرر مورد اذیت و آزار و شکنجه قرار می‌دادند. هر روز تعدادی از بچه‌ها را بیرون می‌کشیدند، مورد ضرب و شتم قرار می‌دادند و به سلول‌های انفرادی می‌بردند.
درها‌ی اتاق‌ها را می‌بستند و باز می‌کردند و هواخوری را قطع می‌کردند. این روال شکنجه و آزار ادامه داشت. به‌خوبی به یاد دارم روز سه‌شنبه ۴مردادماه بود که روز ملاقات بند ما بود. زندانیان حق داشتند که هر ۲هفته یک‌بار به مدت ۱۰دقیقه با خانواده خودشان ملاقات داشته باشند.
این آخرین ملاقات زندانیان بند۴ و خانواده‌هایشان بود. البته بدون این‌که مطلع باشند که این آخرین ملاقات است. همین ملاقات نیز در وسط راه توسط پاسداران قطع شد و بسیاری از بچه‌ها این فرصت را پیدا نکردند که برای آخرین بار خانواده‌هایشان را ببینند.
روز پنجشنبه ۶مرداد در بند ما آغاز قتل‌عام بود. البته بعدها فهمیدیم که از چند روز قبل در بندهای مختلف من‌جمله بند۳ ابدی‌ها اعدام شروع‌شده، قتل‌عام آغاز شده. حوالی ظهر پنجشنبه ۶مرداد بود که در اتاق باز شد. از چند روز قبل درها را بسته بودند، روزنامه را قطع کرده بودند، تنها تلویزیون بند را برده بودند، هواخوری قطع بود و ما تقریباً بی‌اطلاع از اوضاع و احوال بودیم.

لطفا به اشتراک بگذارید:     
🙏لطفا به اشتراک بگذارید